بهسازی زبان فارسی، سخن‌گویی و علم زبان 

همراه با پیشنهاد جایگزین برای چند واژهٔ بیگانه

دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور

مطالعهٔ علمی زبان سابقه‌ای طولانی ندارد؛ کم و بیش به حدود سال ۱۹۵۰ می‌رسد. رفتار اجتماعی زبان بر محور دو اصل می‌چرخد که مکمل یکدیگرند. یکی اصل هرچه سریع‌تر، کمتر و ساده‌تر گفتنِ سخن است و دوم اصل هرچه بهتر بیان‌کردن و کامل‌تر رساندن پیام است. این دو اصل در حرکت خود به پیش همیشه در نقطه‌ای یکدیگر را خنثی می‌کنند و منتجشان حالت بینابینی است که در گفتار مردم می‌بینیم یا می‌شنویم؛ تند حرف می‌زنند و جمله‌ها را کوتاه می‌کنند. این در موقعیتی است که یکدیگر را می‌بینند یا صدای هم را می‌شنوند. گفتارشان همراه با تکیه‌های صوتی زیروبمی‌ها و آهنگ تأکیدهای گوناگون کلام است، لیکن در نوشتن سعی دارند تا امکان دارد جملات را سالم‌تر و دستوری بیان نمایند. فشرده و موجزگویی نیاز به تحصیل و آموزش دانشی خاص دارد که در علم کلام و منطق مطالعه می‌شود و از قدیم سفارش شده است. نظامی گنجه‌ای* گفت: کم گوی و گزیده گوی چون دُر / تا ز اندک تو جهان شود پر. همچنین سعدی گفت: زبان در دهان ای خردمند چیست / کلید در گنج صاحب هنر / چو در بسته باشد چه داند کسی / که گوهرفروش است یا پیله‌ور. از روزگار قدیم در علم منطق به مسائلی چون مغالطه، سفسطه، لفّاظی، اطناب، حشو، تعمیم غلط، تشبیه غلط، و جز این‌ها پرداخته‌اند. در دو گونه سبک‌شناسیِ درزمانی (diachronic) و هم‌زمانی (synchronic)، نویسندگان و شاعران به معانی کلمات و تغییرشان طی تاریخ اشاره کرده‌اند، که فعلاً مورد بحثمان در این مجال نیست. لیکن چگونه می‌توانیم ریزه‌کاری‌های گفتاری را با این خط ناقص به نمایش بگذاریم؟ لغت‌نامه‌های انگلیسی و فرانسه برای نشان‌دادن تکیه‌های صوتی از خط آوانگاری استفاده می‌کنند. یادگیری این‌گونه ویژگی‌های کلام و تلفظ آن‌ها در دو واحد درسی واج‌شناسی و آواشناسی عرضه می‌شود.

تکیه‌های صوتی و تلفظ واژه‌ها در فارسی و عربی نسبتاً قانون‌مند است، با این وجود یک مطالعهٔ علمی فرا گیر روی تکیه‌های صوتی در فارسی انجام نشده است. در انگلیسی نیز قاعدهٔ دقیق، کلی و ثابتی برای محل تکیه‌ها نداریم و این امر بیشتر تابع پهنهٔ وسیع کشورها، مناطق، و گویش‌هایشان قرار می‌گیرد. هنرنمایی شعرا و نویسندگان در سبک رسمی و اصیل فارسی فراوان بوده است. ایشان مهارتی بسیار در به‌کارگیری صنایع ادبی و آرایه‌های کلام داشته‌اند. صنعت جناس: هر خم از جعد پریشان تو زندان دلی‌ست / تا نگویند اسیران کمند تو کمند. تکیهٔ صوتی در کمند اول روی هجای نخست یعنی «کم» گذاشته می‌شود، اما در کمند دوم تکیهٔ صوتی روی هجای دوم آن یعنی «اَند» قرار می‌گیرد. از این‌رو نمی‌توانیم آن را جناس کامل بنامیم. شعری دیگر در بازی با کلمهٔ خریدن و خر است: مردانه دوختیم و کس از ما نمی‌خرد / رو رو زنانه دوز که مردان ما خرند. این یک جناس معنایی بوده به دو معنی بخرند و خر مربوط می‌شود و باز هم جناسی کامل نیست. لیکن واژهٔ گور در شعر: بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟ جناس کامل محسوب می‌شود. و حال تکیهٔ تقابلی؛ تقابل ممکن است میان دو کلمه یا بخشی از کلمات ایجاد شود و این بستگی به چگونگیِ خواندن واژه دارد. به این تکیه صوتی توجه نمایید: یا رب نظر تو برنگردد / برگشتن روزگار سهل است. تکیه روی کلمهٔ «تو» در تقابل با روزگار است. یا در جملهٔ «به شما عرض کردم ساعت ٩ تشریف بیاورید، نه ساعت ۱۰»، ٩ و ۱۰ در تقابل قرار گرفته‌اند. 

بهسازی فارسی و زدودن خطاها

دو واژهٔ استیفا و استعفا را از هم جدا بگیرید. نگوییم، آقای احمدی دیروز از کارش استیفا داد. بگوییم، آقای احمدی دیروز از کارش استعفا داد. استعفا به‌معنای کناره‌گیری و استیفا به‌معنی وصول و به‌دست‌آوردن حق و حقوق است؛ ما باید حقوق شخصی‌مان را هرچه زودتر استیفا کنیم. دو واژهٔ دیگر تحمل و تأمل هستند. تحمّل تاب و طاقت‌آوردن است؛ تحمل این صحنه برای من بسی دشوار است. اما تأمل به‌معنی صبر و شکیبایی است؛ قدری تأمل کن تا نوبتت برسد. دو واژهٔ دیگر تصفیه و تسویه می‌باشند. تصفیه به‌معنی پاک‌کردن و پالایش است؛ ما نفت را تصفیه می‌کنیم و به چندین جزء مختلف در می‌آوریم. اما تسویه برابرسازی است؛ ما حسابمان را تسویه کردیم، یا تسویه‌حساب کردیم. باز دو واژهٔ دیگر توسعه و توصیه است. توسعه گسترش‌دادن ولی توصیه سفارش و تجویز‌کردن است؛ او در صدد توسعهٔ کار خویش است، اما؛ اکبرآقا به توصیهٔ آن دکتر رفتار نکرد. از مؤنث‌آوری لغات در فارسی خودداری کنیم. نگوییم مدارک لازمه، مراسم افتتاحیه، اسناد منتشره، بگوییم مدارک لازم، مراسم افتتاح، اسناد منتشرشده. از بدترین خطای دستوری در گذاشتن «را» بپرهیزیم. نگوییم، چرا این‌همه اثاث که دیگر لازم نیست را نمی‌فروشی؟ بگوییم، چرا این‌همه اثاث را که دیگر لازم نیست، نمی‌فروشی؟ واژهٔ را پیش از که و بعد از جملهٔ هسته می‌آید، و ما به‌خاطر مهم‌بودن این خطا آن را تکرار می‌کنیم.

حال، به چند واژهٔ پارسی‌شده توجه نمایید:

به‌جای تأثرانگیز، بگوییم دلخراش؛

به‌جای تأثیر، بگوییم کارآیی؛

به‌جای تأثیرگذار، بگوییم کارساز؛

به‌جای تاجر، بگوییم بازرگان؛

به‌جای تأخیر، بگوییم دیرکرد؛

به‌جای تأسف‌بار، بگوییم اندوه‌بار؛

به‌جای تأسیس، بگوییم راه‌اندازی یا پایه‌گذاری؛

به‌جای تأمل، بگوییم درنگ؛

به‌جای تألم، بگوییم دردناکی یا اندوه؛

به‌جای تأکید، بگوییم پافشاری؛

به‌جای تألیف، بگوییم نوشته‌شده یا نوشتهٔ؛

به‌جای تبحّر، بگوییم چیرگی.

خوانندگان عزیز اگر نظر یا سؤالی دارند، لطفاً به آدرس m.rakhshanfar1@yahoo.com ایمیل بفرستند. 


*گنجوی صفت نسبی عربی است.

ارسال دیدگاه